اندکی پیش از آنکه قانون جدید آیین دادرسی کیفری، در اول تیرماه اجرایی شود، تبصرهای به مادهی ۴۸ این قانون اضافه شد که همه، خصوصاً جامعهی وکالت را شوکه کرده است. این تبصره، فعالان سیاسی و مدنی را ملزم میکند وکلایی را اختیار کنند که توسط رئیس قوهی قضاییه تعیین شدهاند.
شادی صدر، روزنامهنگار و حقوقدان در این خصوص به خط صلح میگوید: “تغییر این تبصره، واقعاً در دقیقهی ۹۰ و با فشار شورای نگهبان بود و از نظر زمانی دیگر امکانی برای اعتراض وجود نداشت.”
خانم صدر این تبصره را “نهادینه شدن” شیوهای که کم و بیش در دادگاهها به کار میرفته است عنوان میکند و ادامه میدهد: “سلب حق دفاع در مورد پروندههای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، سابقهی طولانی دارد. در دههی اول پس از انقلاب، با وجود هزاران زندانی سیاسی در زندانهای ایران، شاید تعداد انگشت شماری از حق داشتن وکیل برخوردار بودند.”
همان طور که مستحضر هستید، تبصرهی مادهی ۴۸ قانون جدید آئین دادرسی کیفری، جامعهی وکالت را با چالش مواجه کرده است. شما هدف از وضع چنین قانونی را چه ارزیابی مینمایید؟
قبل از هر چیز خوب است دقیقاً روشن کنیم از چه وضعیتی صحبت میکنیم. قانون آیین دادرسی قبلی، اینکه وکیل در مراحل تحقیقات مقدماتی حضور داشته باشد یا خیر را، چه در موارد اتهامات امنیتی و چه در موارد دیگر، به تشخیص و اجازهی قاضی سپرده بود. به این ترتیب، وقتی یک فعال سیاسی یا مدنی بازداشت میشد، نه فقط در دوران بازجویی در زندان که در بیشتر بازپرسیهای دادسرای انقلاب، اجازهی داشتن وکیل نداشت. اگر هم در موارد استثنایی، وکیل اجازهی حضور مییافت، اجازهی دخالت در روند بازپرسی را نداشت. این وضعیت، در مورد پروندههای بسیار عادی هم صادق بود. به عنوان مثال در پروندههای زنان محکوم به سنگسار، من حتی یک مورد حضور وکیل را در تحقیقات مقدماتی ندیدم.
در قانون آیین دادرسی جدید، با اینکه دیگر قاضی حق ندارد که حق داشتن وکیل در مرحلهی مقدماتی را از متهمان سلب کند، اما در جرایم امنیتی و سازمان یافته، آنها فقط مجازند از فهرست گزینش شده توسط رئیس قوهی قضاییه، وکیل انتخاب کنند. وضع کنندگان این قانون، آن را اینگونه توجیه میکنند که چون در اینگونه پروندهها، مسائل محرمانه ممکن است مطرح شود، جز عدهای از خواص، باقی وکلای دادگستری نامحرم هستند. اما به نظر من مهمترین هدف این مصوبه، سلب حق دفاع از فعالان سیاسی و مدنی است که اغلب به جرایم امنیتی متهم میشوند. حق دفاع، یک حق بنیادین است و اولین لازمهی تحقق آن، استقلال وکیل است. وکیلی که مشروعیتش را از رئیس قوهی قضاییه که خود یک طرف دعواست بگیرد، از پیش معلوم است که نه شجاعت و نه کفایت لازم را برای دفاع مستقل از موکل خود نخواهد داشت. این وکلا، برای حفظ جایگاه خود، ناگزیر به حفظ منافع قوهی قضاییه خواهند بود و اصل اساسی وکالت که حفظ منافع موکل است، در چنین شرایطی اساساً قابل تحقق نخواهد بود. Continue reading “شادی صدر: متهمان سیاسی، از حق دفاع مستقل بیبهره شدند/ سیاوش خرمگاه”