علی کلائی
فعال حقوق بشر
آدمیزاد محترم است. چه مال، چه جان، چه ناموس و چه آبروی او. این قاعده مبنای زندگی آدمیان امروز است. آدمیانی با رنگ ها، نژادها، ادیان و طبقات متفاوت که همگی در آدمیزاد بودن، در انسان بماهو انسان بودن اتفاق نظر دارند. اما گاه آدمیان را حال و هوایی دیگر می شود و به جای ارزشمند دانستن آدم بودن ها به سویی دیگر می روند و هر امری را مقدم بر انسان بودن ها قرار می دهند. و چون اینچنین می شود، پس هر آنچه که فردی دگراندیش دارد، از مال و جان و ناموس و آبرو حلال می شود و غصبش بی اشکال. و چنین می شود که با چونان توجیهی آدمیان دست به کارهایی می زنند که گاه باید گفت مصادیق کمثل الانعام بل هم اذل را از میان اینان باید جست.
یک شهروند ایرانی به نام آقای ضیاء الله متعارفی زمین داری است که از سال ۶۱ چندین هکتار زمین کشاورزی و دامپروری را از آن خود کرده است. او از اهالی قدیمی سمنان است و بیش از ۳۰ سال است که در حال کار بر روی زمین، کاشت و داشت و برداشت و آبادانی است. بیش از ۵۰ هکتار زمین کشت و زراعی و دامداری در اختیار او بوده است و او نیز الحق تنها به حداقل ها قناعت نکرده است. متعارفی تولید کننده نمونه کشور می شود. اولین سیستم آبیاری تحت فشار استان سمنان را راه اندازی می کند و برای اولین بار در منطقه درخت زیتون می کارد. او بیش از ۴ لوح تقدیر از وزارت کشاورزی سابق و جهاد کشاورزی فعلی جمهوری اسلامی دریافت کرده است و تقدیر نامه ای از سازمان جهانی فائو دارد. دقت کنید! بیش از سی سال کار و این همه افتخار. چنین کسی در هر جای دنیا باشد، حاکمان او را بر روی چشم می گذارند و تولید و ابتکارش را ستایش می کنند. آنهم در ایرانی که به عنوان یکی از حکومت های نفتی و یکی از پنج صادر کننده اول نفت اپک شناخته می شود و چنین تولیدگر داخلی ای در حوزه کشاورزی برای او غنیمت است و حکم طلا را دارد.
اما اخبار از اتفاقاتی دیگر حکایت دارد. متعارفی برای خرید زمینها و ثبت و سند اقدام می کند. به او می گویند باید پول زمینها و اعیان و عرصه آن را بدهی. متعارفی نه نمی آورد. همه را تا ریال آخر پرداخت می کند. اما باز کشتیبان را در ایران سیاستی دگر می آید. از واگذاری زمین و ثبت سند به نام او جلوگیری می شود و بعد با حکم قضایی و فشار امنیتی، به صورتی که با فشار امنیتی حکمی را که به نفع او بوده بر می گردانند، ۵۰ هکتار زمین او غصب می شود. انصافا به جز غصب واژه ای دیگر برای این عمل متصور نیست. فردی بیش از ۳۰ سال بر زمینی کار کرده. پول زمین، اعیان و عرصه آن را داده و زمان ثبت سند، طرف دولتی زور دار زر دار تزویر مدار دبه می کند و بعد با سلاح حکم قضایی و فشار امنیتی و دادستانی و گزمه و دگنک زمین را از چنگ صاحب اصلی اش در می آورد. (۱) Continue reading “غصب زمین یک شهروند بهائی؛ غصبی سیاسی و غیردینی”